- کسی که تو رو نمیخواد ......نمیخواد دیگه
خودتو خرد نکن.....
تو خودتت بشکن....
غصه بخور اما اویزون نشو...
برو..
یه روزی دلش واست تنگ میشه...
یه روزی واسه تک تک کارات..نگرانیات گیر دادانات دلش تنگ میشه
بی صدا برو............................
یه روزی جای خالیتو حس میکنه
برووو...
یه روزی تنها ارزوش میشی......
مگه دوسش نداری...
بودنت اذیتش میکنه..
احساس میکنی داره میپیچونتت..
ببهتره بری...
یه وقتایی باید بری...اونم با پای خودتت...
باید جاتو تو زندگی بعضیا خالی کنی..
درسته توشلوغیا متوجه نمیشن چی میشه..
ولی بدون ..
یه روزی یه جایی ..
بد جوری یادتت می افتن که دیگه...
دیر شده......
کسی که تو رو نمیخواد..
نمیخواد دیگه.......
NAZI RIGI
نظرات شما عزیزان:
واسه پرکشیدن من خواستی آسمون نباشی
حالا پرپر می زنم تا همیشه آسوده باشی
دیگه نه غروب پاییز رو تن لخت خیابون
نه به یاد تو نشستم زیر قطره های بارون
....
...
تومیری شاید که فردا رنگ بهتری بیاره
ابر دلگیر گشدته آخرش یه روز بباره
ولی من می مونم اینجا با دلی که دیگه تنگه
می دونم هرکه باشی آسمون همین یه رنگه
پیرمردی که شغلش دامداری بود، نقل میکرد:
گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت و اوائل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون آسیبی به گوسفندان نمیرساند وبخاطر ترحم به این حیوان و بچههایش، او را بیرون نکردیم، ولی کاملا او را زیر نظر داشتم.
این ماده گرگ به شکار میرفت و هر بار مرغی، خرگوشی ، برهای شکار میکرد و برای مصرف خود و بچههایش می آورد.
اما با اینکه رفت آمد او از آغل گوسفندان بود، هرگز متعرض گوسفندان ما نمیشد.
ما دقیقا آمار گوسفندان وبره های آنها را داشتیم وکاملا" مواظب بودیم، بچهها تقریبا بزرگ شده بودند.
یکبار و در غیاب ماده گرگ که برای شکار رفته بود، بچههای او یکی از برهها را کشتند!
ما صبرکردیم، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ وقتی ماده گرگ برگشت و این منظره را دید، به بچههایش حملهور شد؛ آنها را گاز می گرفت و میزد و بچهها سر و صدا و جیغ میکشیدند و پس از آن نیز همان روز آنها را برداشت و از آغل ما رفت.
روز بعد، با کمال تعجب دیدیم، گرگ، یک بره ای شکار کرده و آن را نکشته و زنده آن را از دیوار آغل گوسفندان انداخت رفت.»
این یک گرگ است و با سه خصلت:
درندگی
وحشیبودن
و حیوانیت
شناختهمیشود
اما میفهمد، هرگاه داخل زندگی کسی شد و کسی به او پناه داد و احسانکرد به او خیانت نکند و اگر ضرری به او زد جبران نماید
هر ذاتی رو میشه درست کرد،جز ذات خراب....!
پاسخ:مرسی که به وبم سر زدی....خوشحال شدم..
:/ چقدر قالب عوض میکنی!!!
پاسخ:خب چیکار کنم
خیلی خوب بود.
موفق باشی
پاسخ:مرسی
حمیدساعت14:51---1 بهمن 1396سعی کن آنقدر کامل باشی
که بزرگترین تنبیه تو
برای دیگران
گرفتن خودت از آنها باشد!
موافقم...ادم نباید اویزون باشع
پاسخ:مرسی از نظری که دادی